شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

چهار یوسف

يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۵۵ ب.ظ


قصدی به جز فدا شدن و سوختن نداشت
جز این اگر که بود، نشانی ز من نداشت

آن‌قدر مرد ساختمش تا در امتحان
یک نهر تشنه بود و غم خویشتن نداشت

نزدم چه افتخاری از این بیشتر که او
مثل عموش جعفر، دستی به تن نداشت

مانند پاره‌های دل دختر رسول
بر خاک‌های سوخته ماند و کفن نداشت

دارم چهار یوسف، در مصر کربلا
امّا مدینه‌ام سرِ کنعان شدن نداشت

هر کاروان که آمد و رفتم به شوقشان
همراه خویش بویی از آن پیرهن نداشت

#مهدی_فرجی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۵۵ ب.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی