گل، دفتر اسرار خداوند گشوده است
صحرا ورق تازهای از پند گشوده است
آیینه عریانی زیبای معانی است
این جمله سبزی که خداوند گشوده است
شور سحر حشر، اگر باورتان نیست
گل مصحف صد برگ به سوگند گشوده است
تقریر ادیبانه برهان معاد است
فصلی که نسیم از پی اسفند گشوده است
تفسیر لطیفی است ز پاکی دل کوه
این چشمه که از چشم دماوند گشوده است
بر سجده احساس بنفشه است، نشانی
سجاده سبزی که به الوند گشوده است
سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است
این غنچه که لب را به شکرخند گشوده است
پاک است طرب نامه خوش بوی سلوکش
این گل که چنین چهره خرسند گشوده است
#زکریا_اخلاقی
- ۰ نظر
- ۲۹ مهر ۹۵ ، ۱۶:۳۹