شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۵۷۹ مطلب با موضوع «اهل‌بیت عصمت و طهارت» ثبت شده است

دل‌مرده ایم و یاد تو جان می‌دهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان می‌دهد به ما

ماه خدا دومرتبه بی‌ماه روی تو
دارد بشارت رمضان می‌دهد به ما

برگرد! ای که لحظه‌ی افطار، عاقبت
یک روز دست‌های تو نان می‌دهد به ما

روزی سه بار غرق غریبی و بی‌کسی‌ست
حسی که بی‌تو وقت اذان می‌دهد به ما

این ماه، فرصتی‌ست که باز عاشقت شویم
ماه خدا دوباره زمان می‌دهد به ما

ما میهمان جد تو هستیم «جانْ حسین»
نامی که اشک‌های روان می‌دهد به ما

حالا که سفره، سفره‌ی عشق است پس خدا
هرچه بخواهد این دلمان می‌دهد به ما

بی‌شک حواله‌ی همه امسال کربلاست
رزقی که آخر رمضان می‌دهد به ما

#محمد_بیابانی

گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست
نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست

زمین به زیر قدم‌های تو سر افراز است
سلامت تو، به جان همه، سلامت ماست

اگر که، عمر جهان هم تمام گردد باز 
ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست

کنار خانه‌ی چون تو کریم بی‌منت
دری دگر بزنم... باعث خجالت ماست

چو طفل اشک دگر راستگو نمی‌بینم
بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست

قسم به ضامن آهو که زائران توایم
ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست

قسم به ساقی لب تشنه‌ای که دستانش
به دست مادر تو ضامن شفاعت ماست

در اولین شب جمعه مرا به همراهت
ببر به کربُبلایی که عین جنت ماست

ببر به کربُبلا و بخوان که یا جداه
هنوز داغ لب تشنه‌ات مصیبت ماست

#میثم_مؤمنی_نژاد

پیامبراعظم(صلوات‌الله‌علیه):
أُدْعُوا اللهَ وَ أَنْتُمْ مُؤْمِنُونَ بِالْإِجَابَةِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللهَ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ لَاهٍ
خدا را بخوانید و به اجابت دعاى خود ایمان داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلبِ غافل و بی‌توجه، نمی‌پذیرد.
 نزهة الناظر، ص۱۹

هنگام دعا قلب حزین داشته باش
یعنی که دلی خدای‌بین داشته باش
گر با دل آگاه خدا را خواندی
آنجا به اجابتش یقین داشته باش

#محمدجواد_غفورزاده

از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم

شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم

عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم

در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم

مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم

سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

#امام_خمینی
#دیوان_امام_خمینی

آه ای سحر طلوع کن از شام تار من
بگذار پا به دیده‌ی شب‌زنده‌دار من

شرمنده از گناهم و شرمنده‌تر که بود
وقت گناه دیده‌ی تو اشکبار من

از ما هزار حاجت غیر از ظهور هست
ای آرزوی گمشده در روزگار من

گفتم بیا...تو آمدی و... من نیامدم
گفتم کجایی... آه... تو بودی کنار من

تو ناظری به حالم و من تا ببینمت
دستی بکش به آینه‌ی پر غبار من

#میثم_مؤمنی_نژاد

امام حسن عسکری(علیه‌السلام):
إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ إِلا بِامْتِطَاءِ اللَّیْلِ
رسیدن به خداوند متعال، سیر و سفری است که جز با شب زنده‌داری حاصل نگردد.
 بحار الأنوار، ج‏۷۵، ص۳۸۰؛ مسند الامام العسکری(علیه‌السلام) ص۲۹۰

بی‌نور عبادت، دل ما دل نشود
باران امید و شوق، نازل نشود
همواره رسیدن به خدا یک سفر است
آن جز به شبِ سجود، حاصل نشود
 
#هادی_فردوسی

امام علی (علیه‌السلام):

ذاکِرُ اللهِ سُبْحَانَهُ، مُجَالِسُهُ
کسی که به یاد خداست، هم‌صحبت اوست.
 غرر الحِکَم، ص۳۶۹

آغاز سخن به نام حق باید کرد
هم پیروی از مرام حق باید کرد
با ذکر خداوند تعالی، خود را
هم‌صحبت و هم‌کلام حق باید کرد

#محمدعلی_مجاهدی

نَمی از چشم‌های توست چشمه، رود، دریا هم
کمی از ردّ پای توست جنگل، کوه، صحرا هم

تو از تورات و انجیل و زبور، از نور لبریزی
تو قرآنی، زمین مات شکوهت، آسمان‌ها هم

جهان نیلی‌ست طوفانی، جهان، دل‌مرده ظلمانی
تویی تو نوح، موسی هم، تویی تو خضر، عیسی هم

نوایت نغمه‌ی داوود، حُسنت سوره‌ی یوسف
مرا ذوق شنیدن می‌کشد، شوق تماشا هم

«تو آن ماهی که در پایت تلاطم می‌کند دریا»
من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم

اسیر روی ماه تو، هواخواه نگاه تو
نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم

«تمام روزها بی‌تو شده روز مبادا» نه
که می‌گرید به حال و روز ما روز مبادا هم!

همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند
که بی‌تو تیره و تلخ است چون دیروز، فردا هم

 جهانی را که پژواک صدایت را نمی‌خواهد
نمی‌خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم

#سیدمحمدجواد_شرافت

بى سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان توام یا حسین‏

عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوى تو، خاکم کند

تربت تو، بوى خدا مى‌‏دهد
بوى حضور شهدا مى‏‌دهد

مشعر حق! عزم منا کرده‌‏اى
کعبه‌ی شش‌گوشه بنا کرده‌‏اى‏

تیر، تنت را به مصاف آمده‌ست
تیغ، سرت را به طواف آمده‌‏ست‏

بر سرِ نى، زلف رها کرده‏‌اى
با جگر شیعه چها کرده‌‏اى؟!

باز که هنگامه برانگیختى
بر جگر شیعه نمک ریختى‏

حجّ تو هر چند که تأخیر داشت
لکن هفتاد و دو تکبیر داشت‏

آرى هفتاد و دو لبّیک گو
عزم وضو کرده به خون گلو

اینان هفتاد و دو قربانى‌‏اند
کز اثر باده تو، فانى‌‏اند

همنفسان! حجّ حسینى کنید
پیروى از راه خمینى کنید

حجّ حسینى، سفرى سرخ بود
احرامش، بال و پرى سرخ بود

حجّ حسینى، سفر کربلاست
نیّت آن غربت و رنج و بلاست‏...
 
#محمدرضا_آقاسی

همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند
و سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند


اشارات زلالی از طلوع تازه‌ی نرگس
پیاپی می‌وزد از سمت میقاتی که می‌گویند


زمین در جستجو، هر چند بی‌تابانه می‌چرخد
ولی پیداست دیگر آن علاماتی که می‌گویند


جهان این بار دیگر ایستاده با تمام خویش
کنار خیمه‌ی سبز ملاقاتی که می‌گویند


کنار جمعه‌ی موعود، گل‌های ظهور او
یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند


کنون از انتهای دشت‌های شرق می‌آید
صدای آخرین بند مناجاتی که می‌گویند


و خاک، این خاک تیره، آسمانی می‌شود کم‌کم
در استقبال آن عاشق‌ترین ذاتی که می‌گویند


و فردا بی‌گمان این سمت عالم روی خواهد داد
سرانجام عجیب اتفاقاتی که می‌گویند


#زکریا_اخلاقی