شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#حسین_جنتی» ثبت شده است

قال رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله:
حُسَیْنٌ مِنِّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْن

گفت جبریل به من شرحِ بیابانت را
آیه آورد پریشانی طفلانت را

پرده از چشم من انداخت و دیدم آن‌گاه
بر سر نیزه چراغ سر یارانت را

پیش‌تر از همه سرها سر خونین تو بود
باد می‌برد سرِ زلف پریشانت را

ای تو فرقان مجسم تو و این بزم شراب؟
از کجا می‌شنوم نغمهٔ قرآنت را

این منم یا تو که در طشت طلا می‌خوانی؟
این منم یا تو؟ بنازم لب و دندانت را!

این منم یا تو؟ که در دشت بلا جان داده؟
این منم یا تو؟ که بردند عزیزانت را

این منم یا تو که خندان شده از زخم تنت؟
پس از آن اسب دویده تن عریانت را

نور در آینه‌ای! آینه در آینه‌ای!
بی‌تن خویش تصور نکنم جانت را

#حسین_جنتی
#نیمه‌ای_از_سیب