در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی
هر شب کنار خانه با یعقوب چشمانت
چشم انتظار یوسف غار حرا بودی
آیات کوثر روی دامان تو نازل شد
چون آیه تطهیر بودی، إنمابودی
وقتی امین مکه را مردم رها کردند
تنها امان جان ختمالانبیا بودی
با عشق با لبخند با احساس با اشکت
بر جای زخم سنگبارانها دوا بودی
مادربزرگ بیکفنها لحظهی آخر
جای کفن دنبال یک تکه عبا بودی
شعب ابیطالب کجا و طف کجا بانو
ای کاش تو همراه زینب، کربلا بودی...
#فاطمه_بیرامی
- ۰ نظر
- ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۵:۵۱