تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر میدهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر میدهیم
لاله را بگذار و بگذر، لایق عشق تو نیست
ما به پای عاشقی، سرو و صنوبر میدهیم
گر چه دریا، تا بخواهی، بیوفایی کرده است
ما به دست دوستی، دست برادر میدهیم
هیچکس در خاطر ما، نازنینتر از تو نیست
آری، این پروانه را هم، سوی تو پر میدهیم
سر اگر افتاده، ذکر تو نمیافتد ز لب
بیگلو هم، نام زیبای تو را سر میدهیم
#کریم_رجب_زاده
#خون_تو_پایان_نداشت
- ۰ نظر
- ۲۴ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۳۳