شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#کریم_رجب_زاده» ثبت شده است

تشنهٔ عشقیم، آری، تشنه هم سر می‌دهیم
آبرویی قدر خون خود، به خنجر می‌دهیم

لاله را بگذار و بگذر، لایق عشق تو نیست
ما به پای عاشقی، سرو و صنوبر می‌دهیم

گر چه دریا، تا بخواهی، بی‌وفایی کرده است
ما به دست دوستی، دست برادر می‌دهیم

هیچ‌کس در خاطر ما، نازنین‌تر از تو نیست
آری، این پروانه را هم، سوی تو پر می‌دهیم

سر اگر افتاده، ذکر تو نمی‌افتد ز لب
بی‌گلو هم، نام زیبای تو را سر می‌دهیم


#کریم_رجب_زاده

#خون_تو_پایان_نداشت

به میدان می‌برم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کم‌کم خنجر خود را

مرا گر آرزویی هست باور کن به جز این نیست
که در تن‌پوشی از شمشیر بینم، پیکر خود را

هوای پر زدن از عالم خاکی به سر دارم
خوشا روزی که بینم بی‌قفس بال و پر خود را

ز دل‌تاریکی باد خزان تا پرده بردارم
به روی دست می‌گیرم گل نیلوفر خود را...

من از ایمان خود یک ذرّه حتی بر نمی‌گردم
تلاوت می‌کنم در گوش نی هم باور خود را

#کریم_رجب_زاده