شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

آبرو دادی

دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ

باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
با همه بی‌آبرویی آبرو دادی به من

شرم می‌کردم دگر در محضرت لب واکنم
باز می‌بینم مجال گفتگو دادی به من

قطره‌ای بودم به بحرم متصل کردی ز لطف
جرعه‌ای می‌خواستم، دیدم سبو دادی به من

خاک بودم، آدمم کردی به دست رحمتت
خار بودم، بهتر از گل رنگ و بو دادی به من

چشم خشکم بود خالی، رویم از عصیان سیاه
اشک بخشیدی و آب شستشو دادی به من

گر نشد قسمت که در خون گلو غسلی کنم
از سرشک دیدگان، آب وضو دادی به من

همچو شمعم قطره قطره آب کردی، سوختی
در دل شب گریۀ بی های و هو دادی به من

با غبار راه زوار علی شستی مرا
در حقیقت آبرو از خاک او دادی به من

#غلامرضا_سازگار

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۲۸ ب.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی