شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

راز سر به مهر

دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ق.ظ

ای زندۀ نماز و شهید دعا علی
ای جلوۀ جمال تو نور خدا علی

نقشی نشسته در نفس پاک همدلی‌ست
نام تو این همیشه‌ترین آشنا علی

گل کرد با طراوت دست تو ذوالفقار
در مردخیز حادثه «لافتی»، علی

غیر از نبی، تو را به که پیوند جان و تن؟
غیر از خدا، تو را به چه کس اعتنا، علی؟!

قهر تو پشت فتنه شکست و سر نفاق
تیغ تو کرد حق عدالت، ادا علی

شیعه، چهارفصل وجودش بهار توست
در امتداد سبزترین لحظه‌ها علی

گلخانه‌ای که در نفس جان شیعه است
بوی غدیر می‌دهد و کربلا، علی

شاید بهانه‌ای‌ست به دیدار تو، بهشت!
ورنه کم است مهر تو را این‌بها، علی!

صد کوفه دست عاطفه بر سفره تو بود
وین راز سر به مهر نشد بر ملا، علی

چرخ بخیل، دست کریمت ستود و دید
نان تو را به سفره هر بی‌نوا، علی

«آشفته» دل به تار خیال تو بسته‌ام
با مرگ هم نمی‌کنم این رشته، وا علی...

#جعفر_رسول_زاده
#فصل_شهادت

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۲ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی