شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

صفای سحر

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ق.ظ

گرچه تا غارت این باغ نمانده‌ست بسی
بوی گل می‌رسد از خیمۀ خاموش کسی

 چه شکوهی‌ست در این خیمه که صد قافله دل
می‌نوازند به امید رسیدن، جرسی

 دامن خیمه به بالا بزن ای گل! که دلم
جز پرستاری درد تو ندارد هوسی

ای صفای سحری جمع به پیشانی تو!
باد پاییم و به گردت نرسیده‌ست کسی...

 چه صمیمی‌ست خدایی که تو یادم دادی!
لطف محض است اگر نیست جز او دادرسی

باز شب آمد و من ماندم و این گریه و نیست
جز ابوحمزۀ طوفانی تو همنفسی


#محمد_فخارزاده
#صحیفه_محرم

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی