شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

جام محبت

پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۵۶ ب.ظ


ای بر سریر ملک ازل تا ابد خدا
وصف تو از کجا و بیان من از کجا؟...

خورشید را دلیل وجود، آفتاب بس
باید که این دلیل بُوَد عین مدَّعا

کشتی‌شکسته دست ز جان شوید، از تو نه
آن‌جا که عاجز آمده تدبیر ناخدا

آن‌جا که دست هیچ‌ کسَش نیست دست‌گیر
مسکینِ دل‌شکسته تو را می‌زند صدا...

بار امانتی که نهادی به دوش من
باری بُوَد که پشت فلک می‌کند دوتا...

زآن‌ جا که بارعام درِ بارگاه توست
سهل است گر نصیبۀ خاصان شود بلا

روزی که کِلک دوست بَلا لِلْوَلا نوشت
طی شد حساب کار شهیدان کربلا

ای پرتو عیانِ نهان، در ظهور خویش
یا مَنْ لِفَرطِ نورِه فِی نورِه اخْتِفا...

ای جذبۀ محبت تو محور وجود
بی‌جود جذبه‌های تو اجزا ز هم جدا

جام محبت تو به صهبای معرفت
بر تشنگان وادی حیرت زند صلا...

یارب تجلی تو به غیب و شهود چیست؟
جز جان و تن نواختن از هدیۀ هُدا...

ملک قدیم از آن تو ای ذات تو غنی
کُرنِش تو را روا و ستایش تو را سزا

یارب به بنده چشم دلی ده خدای‌بین
تا عرش و فرش آینه بیند خدانما

یارب به اشک و آه یتیمان که بار ده
کاین قطره بارد از برِ دریای کبریا

یارب به کشور سخنم «شهریار» کن
ای خسروان به خاک درت کمترین گدا

#سیدمحمدحسین_شهریار 
#دیوان_شهریار

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۵۶ ب.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی