شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۲۹۲ مطلب با موضوع «قالب :: رباعی» ثبت شده است

هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم
می‌توانم از همین جا عطر صحنت را ببویم

قطره‌ام اما سرِ دریا شدن دارم دوباره
می روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم

حُرّم و دارم به سمت شاه برمی‌گردم ای کاش
گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم

لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته
مرحمت کردی نیاوردی بدی‌ها را به رویم

پابرهنه می‌دوم سوی تو مست از جام عشقم
قطره قطره چای شیرین عراقی‌ها سبویم

آن قدَر مستم که گاهی از خودم  می‌پرسم اصلا
من به سوی تو می‌آیم یا تو می‌آیی به سویم؟

بی‌تو سر شد در میان حیرت و غفلت، جوانی
با تو اما آب رفته باز می‌گردد به جویم

#محمدجواد_الهی_پور

قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
سجّاد! پس از غروب آن ظهر غریب
سجّادۀ تو پیام عاشورا بود

#منیره_هاشمی

امام سجاد (علیه‌السلام):
مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا هَانَتْ عَلَیْهِ مَصَائِبُهَا وَ لَمْ یَکْرَهْهَا
کسی که از دنیا دل بریده است، مصیبت‌های آن برایش آسان شده و آن‌ها را ناپسند نمی‌شمارد.
تحف العقول، ص۲۸۱

با تیر غم و بلا، نشانش نکند
حیران زمین و آسمانش نکند
هر کس دلش از تعلقات آزاد است
اندوه جهان، دل‌نگرانش نکند

#علی_‌اصغر_دلیلی‌_صالح

سجادهٔ اشک تو به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمان‌ها باز است
چشمان تو هر روز، پر از عاشوراست
چون پنجره‌ای که رو به دریا باز است

#میثم_مؤمنی_نژاد

هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجاد که سجاده به او دل می‌بست
تدبیر خدا بود که در تب باشد

#منیره_هاشمی

امام سجاد (علیه‌السلام):
مَنْ سَقَى مُؤْمِناً مِنْ ظَمَإٍ سَقَاهُ اللهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُوم‏
هر کس مؤمن تشنه‌ای را آب دهد، خداوند او را از شرابِ خالص و صاف بهشتی سیراب گرداند.
الکافی، ج‏۲، ص۲۰۱

می‌خواهی اگر روشنی آب شوی
یا در شب تیره مثل مهتاب شوی
آبی به لبِ تشنۀ مؤمن برسان
تا از لبِ جام دوست، سیراب شوی

#علی_‌اصغر_دلیلی_‌صالح

بیزارم از آن حنجره کو زارت خواند
چون لاله عزیز بودی و خوارت خواند
پیغام تو ورد سبز بیداران است
بیدار نبود آن‌که بیمارت خواند

#سلمان_هراتی

جز در غم عشق سینه را چاک مکن
دل خوش به کسی در سفر خاک مکن
ای شوق سفر به کربلا در جانت
اشک عطش حسین را پاک مکن

#محمدجواد_غفورزاده

چون موج ز طوفان بلا برگشته
از کوچهٔ سرخ لاله‌ها برگشته
گرم است تنور خطبه‌های زینب
یعنی: که ز داغ کربلا برگشته

#غلامرضا_شکوهی

آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود
آن خطبهٔ پر شور تو در کوفه و شام
فریادِ بلند و سرخ عاشورا بود

#محمدعلی_مجاهدی