چراغ کوچهی شب
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ب.ظ
ازل برای ابد مُلک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر که چند سالش بود
حریم عرش خدا بود سطح پروازش
تمام وسعت عالم به زیر بالَش بود
وجود خون خدا را به شیر خود پرورد
بزرگِ کربوبلا طفل خردسالش بود
پس از غروب که خورشید راه خانه گرفت
چراغ کوچهی شب قامتِ هلالش بود
به درد و داغ رضا داد زآنکه میدانست
سه گریه بعدِ پدر نوبت وصالش بود
زمین شبزده را رشکِ آسمان می کرد
اگر فـزونتر از آن خطبهها مجالش بود
#امید_مهدی_نژاد
- پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۰۱ ب.ظ