عزای علی
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ
ناله کن اى دل به عزاى على
گریه کن اى دیده براى على
کعبه ز کف داده چو مولود خویش
گشته سیهپوش عزاى على
عمر على عمرۀ مقبوله بود
هر قدمش سعى و صفاى على
دیدۀ زمزم که پر از اشک شد
یاد کند، زمزمههاى على
تیغ شهادت سر او را شکافت
کوفه بُوَد، کوه مناى على
عالم امکان شده پر غلغله
چون شده خاموش صداى على
منبر و محراب کشد انتظار
تا که زند بوسه به پاى على
ماه دگر در دل شب نشنود
صوت مناجات و دعاى على
آه که محروم شد امشب دگر
چشم یتیمان ز لقاى على
مانده تهى سفرۀ بیچارگان
منتظر نان و غذاى على
واى امیر دو سرا کشته شد
خانۀ غم گشته، سراى على
پیش حسین و حسن و زینبین
خون چکد از فرق هماى على
خواهی اگر ملک دو عالم «حسان»
از دل و جان باش گداى على
#حبیب_الله_چایچیان
#فصل_شهادت
- دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ