چشم تو باز شد و صاعقه آرام گرفت
پلک بر هم زدی و عشق سرانجام گرفت
عالم از شیوهٔ فرزانگیات پند آموخت
شاعر از طرز سخن گفتنت الهام گرفت
خرم آن باد که در موی تو پیچید و گذشت
خرم آن نغمه که از کوی تو پیغام گرفت
قلمت حکم تبر داشت بر اندیشهٔ کفر
مکتبت عطر خوش سنگر اسلام گرفت
یک جهان با دم خورشید تو روشن شده است
گرچه تقدیر، تو را از سر این بام گرفت
آنقدر روی تنت دشت شقایق رویید
که شفق از گل پیراهن تو وام گرفت
سالها مرغ شهادت به هوایت پر زد
تا شبی آمد و بر شانهات آرام گرفت
#زهرا_شعبانی
#راز_منور
- ۰ نظر
- ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۴