شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۱۲ مطلب با موضوع «اهل‌بیت عصمت و طهارت :: امام جواد علیه‌السلام» ثبت شده است

در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته

می‌بارد انوار کرم از هر کرانه
شب‌های دلگیر زمین پایان گرفته

از سوی جنت سوره‌ی یاسین رسیده
خاک مدینه عطر الرّحمان گرفته

داده خدا ماهی به خورشید رئوفش
آری دعای حضرت جانان گرفته

نسل امامت می‌شود پاینده با او
از برکتش دل‌های شیعه جان گرفته

او می رسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد

عالم همه قطره اگر دریا تو هستی
کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی

فیض وجود توست رزق اهل دنیا
باران جود عالم بالا تو هستی

مانده‌ست ابتر کیدِ بدخواهان شیعه
روشن‌ترین تفسیر أعطینا تو هستی

مانند کوثر چشمه‌ی جاری نوری
با این حساب آئینه‌ی زهرا تو هستی

ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت
آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستی

ابن الرضایی، تو کریم بن کریمی
ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی

چشمان تو خورشید هر اهل یقینی‌ست
چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرینی‌ست

با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش
در هر نگاه روشنت خلدبرینی‌ست

گویا گره خورده دلم با عرش اعلی
هر رشته از مهر شما حبل‌المتینی‌ست

من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم
چشمان من بر دست‌های نازنینی‌ست

جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی
مولا! شفیع ما به درگاه خدایی

هر شب دل من سائل باب المراد است
آنجا که حاجتمند درگاهش زیاد است

آنجا که امید و پناه آخر ماست
آنجا که اوج هر توسل «یا جواد» است

جز آستان تو پناهی که نداریم
این استغاثه با تمام اعتقاد است

بی لطف تو از دست خواهد رفت عبدت
یک گوشه‌چشمی، سائل تو خانه‌زاد است

در مشهد خورشید ایران هم که هستیم
دل‌های ما پروانه‌ی باب الجواد است

هر شب دل من در هوای کاظمین است
در حسرت یک بوسه بر قبر حسین است

#یوسف_رحیمی

می‌نویسم سر خط نام خداوند رضا
شعر! امروز بپرداز به لبخند رضا

آنکه با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟
از تو در آل نبی با برکت‌تر چه کسی ست؟

آنکه از آمدنش عشق بیان خواهد شد
«عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد»

آسمان! از سر خورشید تو خواب افتاده؟
یا که از چهره‌ی این طفل نقاب افتاده؟

آسمان از نفسش یک شبه منظومه نوشت
روزی شعر مرا حضرت معصومه نوشت

عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز

باز با لطف رضا کار من آسان شده است
کاظمین دلم امروز خراسان شده است

دوست دارم که بگردم حرم مولا را
بوسه باران کنم از یاد تو پایین پا را

بنویسید که تقویم بهاری بشود
روز او روز پسر نامگذاری بشود

خالق از دفتر توحید جناس آورده
جهل این قوم چرا چهره شناس آورده؟

شک ندارم که از این حیله‌ی ابترمانده
رو سپیدی‌ست که بر چهره‌ی کوثر مانده

به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد
گر چه یعقوب شده، مژده‌ی یوسف دارد

این جوان کیست که معنای قیامت شده است
سند محکم اثبات امامت شده است

گندمی باشد اگر رخ نمکش بیشتر است
با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است

این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد
بنویسید رضا هم علی اکبر دارد

اهل‌بیت آینه‌ی بی‌مَثَل قرآنند
این جوان کیست که از خطبه‌ی او حیرانند؟

نسل در نسل، شما مایه‌ی ایمان منید
من نفس می‌کشم از اینکه شما جان منید...

آخر شعر من از قلب هدف می‌گذرد
کاظمین تو هم از راه نجف می‌گذرد

تا ز مولا ننویسیم ادب کامل نیست
چون که بی‌نام علی ماه رجب کامل نیست

یا علی یا اسدالله عنان دست تو است
جلوه کن باز یدالله جهان دست تو است

#مجید_تال