شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۱۳ مطلب با موضوع «شهدای کربلا :: حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام» ثبت شده است

رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی

بدون چشمه‌ی لعلش نبود در همه هستی
نه چشمه‌ای نه قناتی، نه دجله‌ای نه فراتی

دمیده بر سر دنیا چه آفتاب بلندی
نشسته در شب لیلا چه ماه با برکاتی

قدش چه سرو بلندی، چه گیسویی چه کمندی
چه مرتضی سکناتی، چه مصطفی وجناتی

چه دلبری چه دلیری، چه بی‌مثال و نظیری
چه یوسفی چه عزیزی، "چه ماورای صفاتی"

حواس قافله رفته است در صدای اذانش
هلا چه حیّ علایی، چه عجّلوا بصلوتی

حسین با پسرش ردّ شدند از غزل من
پسر چه ماه جمیلی، پدر چه باب نجاتی

چه رو زها که به لیلا گذشت و رفتی و می‌گفت
"مضی الزمان و قلبی یقول انّک آتی"

#عباس_شاهزیدی

فروغ چهره خوبان، شعاع طلعت توست
کمال حُسن تو، مدیون این ملاحت توست

به خَلق و خُلقِ رسول و به منطقِ نبوی
فزون‌تر از همه کس، در جهان شباهت توست

از این شباهت بی‌حد، در اشتباه افتند
که این ولادت طاهاست، یا ولادت توست

ز خال روی تو، پیدا سیادت تو بود
ز حُجب فاطمه، یک سایه هم به طلعت توست
 
ز احمد و ز حسین و، ز حیدر و زهرا
نشانه‌ای به سراپای سرو قامت توست

به پیکر تو مجسم، لطافت روح است
عجب بود که درین خاکدان، قامت توست

نگاه مهر تو، غارتگر دل پدر است
عیان به چشم سیاهت، غم شهادت توست...

عجب نباشد اگر، بر «حسان» کنی احسان
که لطف و مرحمت بی‌شمار خصلت توست

#حبیب_چایچیان

ای که بر روشنای چهره‌ی خود نور پیغمبر سحر داری
نوری از آفتاب روشن‌تر رویی از ماه خوب‌تر داری

تو کدامین گلی که دیدن تو صلواتی محمدی دارد
چقدر بر بهشت چهره‌ی خود رنگ و بوی پیامبر داری

هجرتت از مدینه شد آغاز کربلا شاهد سلوک تو بود
کوفه چون شام ماند مبهوتت تا کجاها سر سفر داری

باوری سرخ بود و جاری شد «اَوَلَسْنا عَلَی الحَق» از لب تو
چه غرور آفرین و بشکوه است مقصدی که تو در نظر داری

با لب تشنه بودی و می‌سوخت در تف کربلا پر جبریل
وقت معراج شد چه معراجی، ای که از زخم بال و پر داری

از میان تمام اهل جهان عرش پایین پا نصیب تو شد
عشق می‌داند و جنون که چقدر شوق پابوسی پدر داری

شوق پابوسی تو را داریم حسرت آن ضریح شش‌گوشه
گوشه‌چشمی، عنایتی، لطفی، تو که از حال ما خبر داری

در مدیح تو از مدایح تو یا علی هر چه بیشتر گفتیم
با نگاهی پر از عطش دیدیم حُسن ناگفته بیشتر داری

#سیدمحمدجواد_شرافت