شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#سعید_مبشر» ثبت شده است

از بودن تو خاطره دارد آیا؟
حس کرده به روی گونه دستت را یا؟...
بر خندۀ عکس آخرت زل زده است
طفلی که بلد نیست بگوید بابا 

#سعید_مبشر

... و صبح و ظهر و عشا می‌وزد به خاطر تو
خوشا به حال نسیم این همیشه زائر تو

کنار چشمه، تیمم کمال بی‌عقلی‌ست
مگر بهشت طلب می‌کند مجاور تو؟...

به رنگ نور خیابان کشیده‌ای تا عشق
که راه را نکند گم، نگاه عابر تو

به «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» سوگند
که جز امام نباشد کسی مفسر تو...

شبیه کوزه‌ای از رودخانه پر برگشت
دو دست خالی‌ام از سمت لطف وافر تو

دوباره گونهٔ قم خیس شد که در شأنت
سروده‌اند غزل ابرهای شاعر تو

جهان حاضر و غایب دو روی یک سکه‌ست
که عطر فاطمه دارد شکوه ظاهر تو

به وصف گنبد و گلدسته، ای قلم خوش باش
که نیست در خور حضرت زبان قاصر تو

#سعید_مبشر