شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

از دل نمی‌روی...

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۶ ب.ظ

ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من

رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی
حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من

شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول!
تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من

خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من
گریَم از این‌که طول کشد روزگار من

مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک
افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من

خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن
اما غمت ربوده ز کف اختیار من

این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر
کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من

#سیدرضا_مؤید

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۶ ب.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی