شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

غم پنهان تو

يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ

در دل نگذار این همه داغ علنی را
پنهان نکن از شعر، غم بی‌وطنی را

این داغ مرا کشت، چه باید بنویسم
خورشیدِ شب مکه و ماه مدنی را

از بغض لبالب شدم از هتک حریمت
صبرتو به هم ریخته دنیای دنی را

ای ماه دهم، پیش تو آورده‌ام امشب
در هاله‌ای از بُهت، دلی سوختنی را

آن‌ها که جگر سوخته‌ی سامره هستند
باید بشناسند گدایان غنی را

آنقدر دل سوخته‌ی پشت حصارت
خون کرد دل عبدالعظیم حسنی را

آنقدر که آتش شد و ری سوخت برایت
آنقدر که خون کرد عقیق یمنی را

دشمن به خیال غلط خویش کشیده است
دور و بر خورشید، شبی اهرمنی را

اما خبرش نیست خدا داده به دستت
مانند علی بازوی لشکر شکنی را

ای عطر دلارای نماز شبت از دور !
تا سامره آورده اویس قرنی را

واکن لب نورانی خود را و بیاموز
با جامعه در جامعه شیرین سخنی را

بگذار سهیم غم پنهان تو باشیم
نگذار به دل این همه داغ علنی را

#عباس_شاه_زیدی

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی