حماسهٔ خون
يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ق.ظ
باصفاتر ز بانگِ چلچهای
عاشقِ واصلی و یکدلهای
راه صد ساله را شبی رفتی
خالی از فکر زاد و راحلهای
بهرِ اتمام حُجَّت آمدهای؟
یا که از زمرهٔ مباهلهای؟
بعدِ کوچِ برادرت اکبر
بیقراری و تنگحوصلهای
تو کجا خواستی ز مادر شیر؟!
تو کجا اهل خواهش و گلهای؟!
تو قنوتی به روی دستِ پدر
تو قیامی، تو عطرِ نافلهای
با نگاهت که شیرگیر شدهست
چیره بر حیلههای حرملهای
خواست دشمن حسین را بکشد
به گمانش تو ختم غائلهای
غافل از آنکه در حماسهٔ خون
تو شروعی، اگر چه بسملهای
و سلام خدا بر آل علی
که تو از آن تبار و سلسلهای
#جواد_محمدزمانی
#دلواپسیهای_اویس
- يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ق.ظ