شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

حماسهٔ خون

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ق.ظ

باصفاتر ز بانگِ چلچه‌ای
عاشقِ واصلی و یکدله‌ای

راه صد ساله را شبی رفتی
خالی از فکر زاد و راحله‌ای

بهرِ اتمام حُجَّت آمده‌ای؟
یا که از زمرهٔ مباهله‌ای؟

بعدِ کوچِ برادرت اکبر
بی‌قراری و تنگ‌حوصله‌ای

تو کجا خواستی ز مادر شیر؟!
تو کجا اهل خواهش و گله‌ای؟!

تو قنوتی به روی دستِ پدر
تو قیامی، تو عطرِ نافله‌ای

با نگاهت که شیرگیر شده‌ست
چیره بر حیله‌های حرمله‌ای

خواست دشمن حسین را بکشد
به گمانش تو ختم غائله‌ای

غافل از آن‌که در حماسهٔ خون
تو شروعی، اگر چه بسمله‌ای

و سلام خدا بر آل علی
که تو از آن تبار و سلسله‌ای

#جواد_محمدزمانی
#دلواپسی‌های_اویس

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی