شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

فدایی عمو

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ

این کیست از خورشید، مولا، ماه‌روتر
بی‌تاب تر، عاشق‌تر، عبدالله روتر

می‌گفت من دست از حسینم برندارم
اِلا شود بازویم از خون وضو، تر

می‌گفت ای شمشیرها دستم مگیرید
مرگ ار جگر دارد بیاید روبه‌روتر!

می‌گفت و با دست عمویش عهد می‌بست
چشم زمین از حسرت این گفتگو، تر

وای آن گلوی ناز، سیراب عطش بود
شد عاقبت از دست آن صاحب سبو، تر

آن‌جا حسین افتاد و این‌جا کودکی ناز
افتاد در دست یزیدی تندخوتر...

در عالم ای شمشیرها پیدا نکردید
آیا کسی نزد خدا با آبروتر؟!

#حسین_دارند
#مرثیه_سرخ_گلو

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی