شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

این اربعین...

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۰ ق.ظ

این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام
اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام

هم زخم می‌زنم به تو هم دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشنایی‌ام

گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستایی‌ام

گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام

این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکسته‌بالی و بی‌دست و پایی‌ام...

پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم
با سُرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام

آورده ام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»‌ام

آورده‌ام پناه به شش‌گوشهٔ غمت
برگشته‌ام به اصلیَتِ نینوایی‌ام

دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست
این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام...

#حسن_بیاتانی
#فلیرحل_معنا
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۰ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی