شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

فلیرحل معنا

پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ

جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم

ایستاده‌ست به تفسیر قیامت زینب
آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم

خاک در خونِ خدا می‌شکفد، می‌بالد
آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم

تیغ در معرکه می‌افتد و برمی‌خیزد
رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم

از سراشیبی تردید اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم

دست عباس به خون خواهی آب آمده‌ است
آتش معرکه پیداست بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان
راه ما از دل دریاست بیا تا برویم

کاش ای کاش که دنیای عطش می‌فهمید
آب، مهریهٔ زهراست بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده‌ست چرا برگردیم
آخر راه همین‌جاست بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم

#ابوالقاسم_حسینجانی
#شهادت‌نامه

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی