شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

امتحان بزرگ

يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ق.ظ
دل به دریا زد و دل از او کند
گرچه این عشق شعله‌ور شده بود
تیغ اما دگر نمی‌برید
محو زیبایی پسر شده بود

پدر آن لحظه خوب می‌دانست
امتحانی بزرگ در پیش است
آه! گویی مقابل این سرو
تیغ اندازه تبر شده بود

باز می‌شد میان آن برهوت،
جاده‌ای به دریچه ملکوت
سفر وحی بود و اسماعیل،
اینچنین راهی خطر شده بود

و زنی که تمام جانش را
تکه تکه به آسمان می‌داد
جان و دل می‌سپرد دست خدا
گویی از راز باخبر شده بود

ناگهان دید آسمان منا
سبز شد با ندای لبیکش
او که در امتحان ابراهیم
باز هم صاحب پسر شده بود

و خدا گفت: وقت اعجاز است
مرد این‌بار هم سرافراز است
دیگر آن زن نبود هاجر او
ازفرشته فرشته‌تر شده بود...

#ساراسادات_باختر
#مشکوة

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۰ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی