شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

آه از آن ساعت

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ق.ظ


توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی می‌روم سوی گناه دیگری

لحظه لحظه پشت هم شیطان فریبم می‌دهد
می‌گذارد بر سر هر راه چاه دیگری

گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین
توبه غیر از این ندارد هیچ راه دیگری

مثل حر من نیز برگشتم که غیر از خیمه‌ات
نیست ما را در همه عالم پناه دیگری

از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگ غمت
هست بالاتر ز هر رنگ سیاه دیگری...


ای زمان در طول تاریخ اینچنین داری سراغ؟
بی‌کفن، لب‌تشنه، بی‌سر پادشاه دیگری؟

آه از آن ساعت از آن گودال و از آن قتلگاه
آه از آن تل که خودش شد قتلگاه دیگری

می‌کشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزه‌ها
از دل هر تیر برمی‌خاست آه دیگری

کاش در آن لحظه‌ها یا خواهرش آنجا نبود
یا نمی‌انداخت بر جسمش نگاه دیگری...


نقطۀ پایان دنیا نیست هرگز کربلا
نه! جهان می‌ایستد در ایستگاه دیگری

انتقام خون او را یک نفر خواهد گرفت
از پس این ابرها پیداست ماه دیگری...

#فاطمه_معصومه_شریف

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۳۷ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۱)

بسیار عالی...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی