شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

شعر هیأت

ناب‌ترین اشعار آیینی

مشاهد مظلوم

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ق.ظ

و نخل‌ها که سحر سر به آسمان دادند
صلات ظهر که شد، ایستاده جان دادند

صلات ظهر، درختان اقامه می‌بستند
که روح و راحت خود را به باغبان دادند

چه نخل‌ها که به انگشت‌های نامعلوم
جهانِ گم‌شده‌ای را به ما نشان دادند

کنار نعش افق، ناله‌های نیزاران
غروب بود و چه حالی به کاروان دادند

مسافران غریبی که دیر می‌رفتند
به کاروان نرسیدند، تشنه جان دادند

همین مشاهد مظلوم در دیار غریب
به سرزمین شما هفت آسمان دادند...

به تشنگان مجاور فرات نوشاندند
به خستگان سفر، توشه و توان دادند

به احترام شکفتن، جوانه رویاندند
به نخل‌های کهن فرصتی جوان دادند

اگر چه تشنه در آغوش آسمان رفتند
به سرزمین عطش، صبح و سایبان دادند

به رغم آنچه به حلق بریده‌ای نرسید
چه جام‌ها که به مردان این جهان دادند

شبیه رود اگر آبروی این خاکند
شبیه چشمه به هرخطه‌ای روان دادند

خدای من چه بهار شگفت‌انگیزی
به بوستان غزل‌خیز عاشقان دادند

چقدر بوی تو پیچید و باد می‌آید
چقدر بوی تو را یاس و ارغوان دادند

«زبان خامه ندارد سر بیان فراق»
زبان خام مرا جرأت بیان دادند

#سیداکبر_میرجعفری

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ق.ظ
  • شعر هیأت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی