گر زنده دلی مرام تکریم بگیر
ور مرده دلی مجلس ترحیم بگیر
تصمیم به هر کار گرفتی کردی
بر ترکِ گناه نیز تصمیم بگیر
#سیدرضا_مؤید
- ۰ نظر
- ۱۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۲۵
گر زنده دلی مرام تکریم بگیر
ور مرده دلی مجلس ترحیم بگیر
تصمیم به هر کار گرفتی کردی
بر ترکِ گناه نیز تصمیم بگیر
#سیدرضا_مؤید
ای دوست ز رحمت، دلِ آگاهم ده
در ماه دعا سیرِ الی اللّهم ده
ماه رمضان و ماه مهمانی توست
در محفل مهمانی خود راهم ده
#سیدرضا_مؤید
اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ
خدایا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت من را مورد مغفرتت قرار ندادی در مابقی این ماه مرا بیامرز
ای نام تو شَهد سخنم یا الله
آرام دل و جان و تنم یا الله
ای لطف تو چارهساز هر بیچاره
بیچارهتر از همه منم یا الله
#سیدرضا_مؤید
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو، یکی جان و یکی جانان است
در روی کبود آن دو، پیداست خدا
آئینه بزرگ و کوچکش یکسان است
#سیدرضا_مؤید
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
در توسل شبّر و شبّیر را با ما بخوان
«یا مَن أرجوهُ لکلِّ خیر» را با ما بخوان
با نمازی، با دعایی از گناهانت برآی
همچنان بنت اسد بر درگه یزدان درآی
دانه اشکی چنان آیینه صافت میکند
سوز آهی محرم بزم عفافت میکند
رو به مسجد کن ببین رحمت طوافت کند
ذات حق دعوت برای اعتکافت میکند
معتکف در مسجد آنچه دید جز آنجا نبود
اعتکاف هیچ کس چون مادر مولا نبود
مادری کاو را ببخشد عالیِ اعلی علی
پیش کعبه کس نداند حال او الّا علی
میرسد بر گوش جانش نغمههای یا علی
اعتکافش در حریم کعبه باشد با علی
چون سر آمد اعتکافش، عشق شد همدوش او
تا برآمد آفتابی بود در آغوش او
ای حرم در باز کن جانانه را در بر بگیر
تیرگی بس، شمع با پروانه را در بر بگیر
چون صدف این گوهر یکدانه را در بر بگیر
خانه را بگشا و صاحبخانه را در بگیر
در ز دیوار حرم وا کن، به مردم در ببند
خود کمر در خدمت این کودک و مادر ببند
ای حرم غسل زیارت کن جمالش را ببین
چهرهی چون ماه و ابروی هلالش را ببین
خط بکش بر روی بتها خط و خالش را ببین
بر سر دست رسولالله مقالش را ببین
کز زبور و مصحف و تورات ای جان جهان
هرچه فرمایی بخوانم، گویدش قرآن بخوان
چون به رخسار پیمبر چشم حیدر باز شد
از نگاهش عقدهی غم بر پیمبر باز شد
شهر علم مصطفی را بر جهان در باز شد
حجت داور لبش با نام داور باز شد
ای حریم کعبه! بشنو این ندای دلنشین
آیههای مؤمنون را از امیرالمؤمنین
اختیارش با خدا و عالمش در اختیار
مرد میدانهای علم و حلم و مجد و افتخار
جُرج جُرداق مسیحی گفت در هر روزگار
کاش میشد یک علی وین ویژگیها آشکار
این نخواهد شد ولی از مکتب ایثار او
کاش خیزد هر زمان چون میثم تمّار او
#سیدرضا_مؤید
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
کآنچه خواهی، عطا کند زهرا
بضعه مصطفی بُوَد زآنرو
جلوه چون مصطفی کند زهرا
خانه وحی را، ز رخسارش،
رشکِ غار حَرا کند زهرا
نه عجب گر به شأن او گویند،
خاک را کیمیا کند زهرا
این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود، چهها کند زهرا!
چهره پوشد ز مرد نابینا
تا بدین حد، حیا کند زهرا
در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا کند زهرا
روز محشر -که از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا کند زهرا-
همچو مرغی که دانه بر چیند،
دوستان را جدا کند زهرا
چه شود گر زِ رحمت بسیار
حاجت ما روا کند زهرا؟
چه شود گر که بر «مؤید» هم
نظری از وفا کند زهرا
#سیدرضا_مؤید
ای باخبر ز درد و غم بیشمار من!
برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من
رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمیروی
حس میکنم همیشه تویی در کنار من
شیرینی حیات من، ای بَضعَةُ الرّسول!
تلخست با غمت همه لیل و نهار من
خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من
گریَم از اینکه طول کشد روزگار من
مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک
افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من
خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن
اما غمت ربوده ز کف اختیار من
این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر
کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من
#سیدرضا_مؤید
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی
که نور حُسن تو جان میدهد به زیبایی
...تویی تو روح ولایت به هر ولی، سوگند
تویی تو عصمت یکتا، قسم به یکتایی
...ز کور چهره بپوشی که نشنود بویت
الا! حیای مجسم، فروغ بینایی
...قلم گذاشته تا سر به صفحۀ تاریخ
تو را ستوده به مظلومی و توانایی
چرا به گریه چنین خو گرفتهای؟ زهرا
الا ز خندۀ تو عشق را شکوفایی
حریم خانهات آنجا که مکتب وحی است
کجا و، حملۀ سنگیندلانِ هرجایی؟
...ز غصهای که شهادت گرفت دامانت
ز دست داد علی، دامن شکیبایی
#سیدرضا_مؤید